ویژه نامه | اسرار شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
مطابق روایت مشهور سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری قمری مصادف است با شهادت بانوی اسلام سیده نساءالعالیمن من الاولین و الآخرین، لذا در هر کوی و برزن در هر نقطه ای که دوستان فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند مجالس یادبود و سوگواری برپا شده است.[1]هر سال این مجالس دامنه دار تر از گذشته تکرار می شود لیکن ایام شهادت حضرت زهرا(س) در سال های اخیر با سال های گذشته قابل مقایسه نیست در این میان همگان باید به آثار و پیام های شهادت آن بانوی بزرگ اسلام اهتمام ویژه نمایند .[2]
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ؛ شهیده عقلانیت اسلامی؛ قیام علیه آئین های جاهلی
بی تردید عقلانیت اسلامی؛ بزرگترین گفتمان در اسلام است، لذا هیچ حکمی بدون دلیل و فلسفه نیست و عقل حاکم است، لیکن عده ای در برخی مذاهب اسلامی معتقدند عقل حجیت ندارد و احکام بدون فلسفه و دلیل است لذا این جماعت اساس اسلام را در هم ریخته و عقلانیت را از اسلام دور کردند.[3]
حال آنکه قرآن کتاب عقلانی است و مخاطب 16آیه در قران کریم «اولوالالباب» یعنی صاحبان فکر و اندیشه است؛ حدود 70 آیه نیز در قران کریم روی سخنش به متفکرین و صاحبان تفکر و عقلانیت است لذا در کلام وحی آمده است:«قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْني وَ فُرادي ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا؛[4] شما را تنها به یک چیز اندرز می دهم ، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید ، سپس بیندیشید».[5]
انّما کلمه حصر است و همه اصول و فروع اسلام در عقل و اندیشه جمع است؛[6] از آن جهت که خداوند متعال منظورى از آفرينش بشر جز سعادت و خوشبختى او نداشته است، و براى تأمين اين مقصد، نيروى عقل از جمله آن مسائل به شمار می آید.[7]
بنابراین احياى تفكر و انديشه، خمير مايه تمام برنامههاى اسلامى است؛ تا آنجا كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله از مخالفانش تنها همين موضوع را مطالبه مىكرد[8] لذا تمام خواسته پيامبر صلى الله عليه و آله در تفكر و انديشه و تعقل خلاصه مىشود زیرا اگر پاى عقل و خرد به ميان آيد حق از باطل به راحتى شناخته مىشود[9] و ريشه تمام نيكىها و پيشرفتها و موفقيتها در تفكر و انديشه صحيح است.[10]
كار به جايى در اسلام رسيد كه گفتند بزرگترين عبادت در اسلام فكر و انديشه است مخصوصاً در بياناتى كه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله براى ما نقل شده و یا احادیث متعددی که از ائمه معصومین (ع) در كتب معتبر ديده مىشود[11] که فرمودهاند بزرگترين عبادت يك مسلمان زنده كردن فكر و بكار انداختن انديشه در سراسر آفرينش است.[12]
حال با این تفاسیر می توان به این مسأله پی برد که چرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبه معروف فدکیه به سراغ بیان فلسفۀ احکام می رود؛ زیرا فاطمه (عليها السلام) كه مىديدغصب فدک به عنوان تجاوز آشكار، توأم با ناديده گرفتن بسيارى از احكام اسلام در اين رابطه، جامعه اسلامى را گرفتار يك انحراف شديد از تعاليم اسلام و سنت پيامبر (صلى الله عليه وآله) و گرايش به برنامههاى جاهلى مىكند، و از سوى ديگر مقدمهاى است براى خانهنشين كردن اميرمؤمنان على (عليه السلام) و محاصره اقتصادى ياران جانباز على (عليه السلام)،لذا به دفاع از حق خويش در مقابل غاصبان فدك پرداخت و با تمام وجودش خواستار بازگشت اين حق مغصوب شد، ولى نظام حاكم به بهانه حديث مجعول «نحن معاشر الانبياء لا نورث؛ ما پيامبران ارثى از خود نمى گذاريم!» از اداى اين حق سر باز مىزد.[13]
لذا در بخش چهارم خطبۀ فدکیه، بانوى اسلام (عليها السلام) ضمن معرفى خويش، خدمات پدرش رسول الله (صلى الله عليه وآله) را به اين امت بازگو مىكند، و در اينجا بانوى اسلام (عليها السلام) دست آنها را گرفته و به گذشته نزديك جاهلى خود، براى يك ديدار عبرتانگيز، و مقايسه با وضعشان بعد از اسلام، و گرفتن درس از اين دگرگونى، رهنمون مىشود.[14]
اين عالمه بزرگوار چنان با حربه استدلال بر حريف هجوم مى آورد كه راه گريزى براى او باقى نمى گذارد.[15]لذا مى فرمايد: اگر عذر شما آن حديث مجعول است كه مى گويد: «ما پيامبران ارثى نمىگذاريم»! پاسخ آن را از آيات قرآن[16] براى شما گفتم؛ و اگر عذر شما ممنوع بودن ما از ارث است، بدانيد[17] اگر رسوبات احكام جاهلى در مغز شماست كه مى گويد: «دختر سهمى از ارث ندارد» با طلوع آفتاب اسلام اين موهومات و خرافات برچيده شده و راهى به سوى بازگشت به شب ظلمانى بعد از طلوع صبح وجود ندارد.[18]
آری سخنان فاطمه (عليها السلام) در اين بخش اوج بيشترى مى گيرد و از هيجان و سوز شديدترى برخوردار است، دلش از اين مى سوزد كه بار ديگر احكام جاهليت دارد زنده مى شود چرا كه در جاهليت به دختران مطلقا ارث نمى دادند، اسلام آمد و خط بطلان بر اين معنا كشيد، و همه بستگان مسلمان را در ارث شريك و سهيم دانست، بنابراين تنها مسأله فدك مطرح نيست، آنچه مطرح است در درجه اول خطر احياى سنن جاهليت و محو سنن اسلامى است و لذا در اين بخش آنها را شديدا ملامت مىكند و آنها را زير رگبار حملات خود قرار مىدهد.[19]
دختر گرامى پيامبر(صلى الله عليه وآله) در اين فراز از سخنانش به وضع رقتبار امتها قبل از بعثت اشاره مىكند كه چگونه در ظلمت خرافات گرفتار بودند، مجوس در برابر آتشكدهها تعظيم مى كردند، و عرب در مقابل بتكده ها، و هر كدام از ملت هاى ديگر نيز به نوعى از انحراف و پراكندگى گرفتار بودند.[20]
وجود چنین آموزه های ناب فاطمی را باید تبلور اوج عقلانیت در اسلام دانست لذا انتظار می رود ایام سوگواری فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به نحو مستمر و مداوم به کلام آن حضرت آمیخته شود زیرا حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه فدکیه و دیگر فرازهای تاریخی در آن برهه از زمان ، عقلانیت در اسلام را بیان می کند.
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛ اولین شهیده دفاع از حریم ولایت و امامت
گفتنی است «ولايت» به معناى سرپرستى و صاحب اختيار بودن است كه مرتبه بالاى آن براى پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام از سوى خداوند ثابت گرديده و براى فقيه مرتبهاى از آن قابل اثبات است.[21] چنانكه مرتبه نازلهاى از آن براى پدر و جد نسبت به اولاد، ثابت مىباشد.[22]
«حكومت» نیز بخشى از ولايت است و آن عبارت است از زمامدارى و سرپرستى در مورد نظم كشور اسلامى، شهرها و روستاها، حفظ مرزها و دفاع در مقابل دشمن و در يك سخن، سرپرستى هر آن چه مربوط به نظام سياسى و اقتصادى جامعه و مصالح عامه آنان است كه با مشاركت مردم صورتمىگيرد.[23]،[24]
بىشك ولايت حضرت علی (علیه السلام) از سوى خداوند و از طريق پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ثابت شده بود، و اين ولايت فعليت داشت، و بر خلاف آنچه بعضى از ناآگاهان گفتهاند جبنه شأنى و بالقوه نداشت؛ ولى از نظر اجرائى و عملى نياز به حمايت مردم داشت؛ و بدون آن به فعليت نمىرسيد.[25]
از سوی دیگر و با توجه به احاديث معتبر، بر هيچكس پوشيده نيست كه در جمع معصومين عليهم السلام، شأن و منزلت بانوى محشر، مركز اتصال نبوت به ولايت، ام الائمه، حضرت زهرا عليها السلام از جایگاه بی بدیل برخوردار است.[26]
لذا در خبطۀ حماسی آن حضرت مقولۀ ولایت و امامت به کرّات مورد توجه قرار گرفته است از این رو در فرازی آمده است؛«و امامتنا امانا من الفرقة( للفرقة) [27]؛ و «امامت» ما را امان از تفرقه و پراكندگى»[28].
هم چنین در خطبه دوم (خطبه زنان مهاجر و انصار) سخنان آن حضرت فقط بر محور خلافت و امامت دور مىزند، با آنكه بانوى اسلام مظالم زيادى بر او رفته بود و مناسب بود دادخواهى كند، ولى نه دادخواهى كرد و نه لب به شكايت[29] گشود، هر چه گفت از على (عليه السلام) گفت، از خلافت و از مصالح مسلمين گفت.[30]
از نگاهی دیگر نباید فراموش نمود که وجود فدك در دست اهل بیت(علیهم السلام) نیز، امكاناتى در اختيارشان قرار مىداد كه مىتوانست پشتوانه مسأله ولايت باشد، همانگونه كه اموال خديجه (عليها السلام) پشتوانهاى براى پيشرفت اسلام در آغاز نبوت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) بود.[31]
از این رو فدك نه به عنوان يك وسيله درآمد و منبع اقتصادى، بلکه براى تثبيت مسأله ولايت و جلوگيرى از خطوط انحرافى در زمينه خلافت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) بود.[32]
لذا کلام حضرت زهرا(سلام الله علیها) به ویژه در خطبه دوم (خطبه زنان مهاجر و انصار) ناظر به مسأله ولايت على (عليه السلام) مى باشد،[33] و درسى است براى همه مسلمانها در تمام قرون و اعصار، كه در مسائل مربوط به حكومت اسلامى سستى و بى تفاوتى نشان ندهند و از در سازشكارى با افراد نا اهل در نيايند، با اين مسأله، سطحى برخورد نكنند، و در انتخاب افراد براى پست هاى حساس ترجيح «مرجوح» بر «راجح» ندهند، و اگر چنين كنند بايد در انتظار نتيجه شوم اعمالشان باشند، و بدانند كه عواقب دردناك حكومت هاى ناصالح و خودكامه و طاغوت ها را با تمام وجود خود لمس مىكنند سپس بر كوتاهى و تقصير خود اشك حسرت مىريزند. اشكى كه ثمرى جز اندوه و حسرت و رسوايى ندارد.[34]
حضرت صدیقۀ کبری(سلام الله علیها)؛شهیده احیای امر به معروف و نهی از منکر
«معروف» و «منكر» يعنى «شناخته» و «ناشناخته»؛ اشاره روشنى به اين حقيقت دارد كه كارهاى نيك با روح و فطرت انسان آشناست و كارهاى زشت، نا آشناست.[35] به تعبیر دیگر« معروف»به معنى كارهاى خوب و حق است، و منكر به معنى زشت و باطل، چرا كه اولى براى هر انسان پاكسرشتى شناخته شده، و دومى ناشناس است، در واقع اولى هماهنگ با فطرت انسانى است و دومى ناهماهنگ.[36]
لذا امر به معروف و نهى از منكر در فطرت انسان موجود است، زيرا انسان نمى تواند در مقابل سرنوشت خود بىتفاوت باشد ، بلکه سرنوشت انسان هايى كه در يك اجتماع زندگى مىكنند به هم گره خورده است. و اگر شخص يا اشخاصى مرتكب كارهاى خلافى در سطح جامعه شوند ضرر و مفاسد آن دامنگير همه مىشود. بدين جهت فطرت انسانى دستور مىدهد كه در مقابل منكرات جامعه بى تفاوت نباشد.[37]
در حال حاضر یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما فراموش شدن فریضه امر به معروف و نهی از منکر است، این مساله تبعات بسیاری از جمله عدم استجابت دعا را به همراه دارد.[38] در حالی که برنامه مؤمنان راستين این است كه دائما از طريق «امر به معروف» و «نهى از منكر» در اصلاح جامعه و پيراستن آن از آلودگى و فساد كوشش دارند.[39]
در این میان اهتمام به احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهم ترین درس های زندگی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است[40] و خطبه حضرت زهرا عليها السلام ، مصداق بارز امر به معروف و نهى از منكر است[41]که بر مبنای اصلاح جامعه تعریف شده است،البته باید توجه داشت که این مسئله غیر از درگیری و خشونت است و عدهای دروغ می گویند که امر به معروف و نهی از منکر به خشونت می انجامد.[42]
بلکه آن حضرت در بيان فلسفه احكام در خطبۀ فدکیه ضمن عبارات كوتاهى، داد سخن داده[43]و براى امر به معروف جان كلام را چنین بيان فرموده است:[44]«و الامر بالمعروف مصلحة للعامة؛[45]امر به معروف وسيلهاى براى اصلاح توده هاى مردم.»[46]
این مسأله برای ما پیام های بسیاری دارد که امر به معروف را فراموش نکنیم و حتی اگر دیدیم برخی از مسؤولان قدم انحرافی برمی دارند به آنها اعتراض کنیم.[47]حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بهترین درس مبارزه با فساد و اهتمام به احیای امر به معروف و نهی از منکر را داد و ما باید به این مساله توجه کنیم.[48]
سخن آخر
فاطمه زهرا (عليها السلام) در حالی به شهادت رسید که در مركز دايره ، تيرهاى زهرآگين منافقان و دشمنان از هر سو به سوى آن حضرت پرتاب شد و فراق و جدايى دردناك پدر از يكسو ومظلوميت غمانگيز و جانكاه همسرش اميرمؤمنان على (عليه السلام) از سوى ديگر و توطئه هاى دشمنان بر ضد اسلام از ديگر سو و نگرانى فاطمه از آينده مسلمين و حفظ ميراث قرآن، دست به دست هم داده، قلب و روح پاكش را سخت فشرد.[49]
بدیهی است پیام های زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) نباید به فراموشی سپرده شود، زیرا زندگی آن حضرت برای اقشار مختلف مردم، مسؤولان، جوانان و بانوان پیام دارد و همه باید به آن توجه کنند. بلکه ضرورت الگوگیری و توجه جامعه از زندگی و سیره حضرت فاطمه(سلام الله علیها) غیر قابل انکار است.[50]
[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛مدرسه امیرالممومنین(ع)قم؛1394/01/04.
[2] همان.
[3] همان.
[4] سورۀ سبا، آیۀ46.
[5] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛مدرسه امیرالممومنین(ع)قم؛1394/01/04.
[6] همان.
[7] جلوه حق بحثى پيرامون( صوفيگرى) در گذشته و حال ؛ ص93.
[8] پيام قرآن ؛ ج10 ؛ ص242.
[9] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص219.
[10] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج12 ؛ ص56.
[11] اسلام و آزادى بردگان ؛ ص41.
[12] همان.
[13] زهرا (ع) برترين بانوى جهان ؛ ص140.
[14] همان ؛ ص149.
[15] همان ؛ ص193.
[16] سورۀ نمل؛آیۀ16/سورۀ مریم؛آیۀ5و6/سورۀ انفال؛آیۀ75/سورۀ نساء؛آیۀ11و... .
[17] زهرا (ع) برترين بانوى جهان؛ص193.
[18] همان.
[19] همان ؛ ص192.
[20] همان ؛ ص163.
[21] ر.ک: انوار الفقاهه؛ كتاب البيع؛ ج 1؛ ص 600- 445 .
[22] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج1 ؛ ص438.
[23] أنوار الفقاهة، كتاب البيع، ج 1، ص 447.
[24] دائرة المعارف فقه مقارن، ج1، ص: 439.
[25] پيام قرآن ؛ ج10 ؛ ص39.
[26] احكام عزادارى ؛ ص121.
[27] زهرا (ع) برترين بانوى جهان ؛ ص165.
[28] همان ؛ ص167.
[29] همان ؛ ص213.
[30] همان؛ ص 214.
[31] همان ؛ ص112.
[32] همان؛ ص 122.
[33] همان ؛ ص246.
[34] همان؛ ص 247.
[35] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج1 ؛ ص77.
[36] تفسير نمونه ؛ ج14 ؛ ص118.
[37] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص82.
[38] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛مدرسه امیرالمومنین(ع)قم؛1390/02/18.
[39] چهره منافقان در قرآن با استفاده از تفسير پر ارزش نمونه ؛ ص80.
[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛مدرسه امیرالمومنین(ع)قم؛1390/02/18.
[41] كتاب النكاح ؛ ج1 ؛ ص76.
[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛مدرسه امیرالمومنین(ع)قم؛1394/01/04.
[43] زهرا (ع) برترين بانوى جهان ؛ ص169.
[44] همان ؛ ص171.
[45] همان ؛ ص166.
[46] همان؛ ص168.
[47] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛مدرسه امیرالمومنین(ع)قم؛1390/02/18.
[48] همان.
[49] زهرا (ع) برترين بانوى جهان ؛ ص48.
[50] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛مدرسه امیرالمومنین(ع)قم؛1390/02/18.
معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه)